شهید حاج هوشنگ ورمقانی در سال 1338 در روستای ورمقان از توابع شهرستان سنقر دیده به جهان گشود. ایشان از همان دوران کودکی هوش و استعداد سرشارش را در انجام کارهای محوله به نمایش میگذاشت، شهید ورمقانی مادر را یاری بود در خانه و پدر را یاوری در صحرا و پدر و مادر نیز در تربیت او بسیار کوشا بودند.
شهید ورمقانی دروس ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت در همان روستا به اتمام رسانید و برای ادامه تحصیل عازم شهرستان سنقر شد و در سال 57 موفق به اخذ دیپلم شد. دوران تحصیل وی همزمان بود با مبارزات به حق مردم علیه رژیم ستم شاهی و ایشان نیز از این قافله عقب نماند. در تمام صحنههای مبارزه در منطقه فعالانه شرکت داشت.
با شروع غائله کردستان حاج هوشنگ به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و مدت خدمت را نیز در مبارزه با دشمنان این ملت سپری کرد و چنان رشادتی از خود نشان داد که در سال 58 از طرف فرمانده وقت لشکر 28 کردستان مدال رشادت دریافت کرد.
شهید ورمقانی مدتی به عنوان فرمانده یکی از گردانهای سپاه قصر شیرین به نبرد با نیروهای متجاوز بعثی پرداخت. بعد از اثبات اخلاق حسنه شهید ورمقانی برای اطرافیان، به عنوان مسئول جذب نیرو انتخاب شد. ایشان علاوه بر اخلاق حسنه، درایت و توانایی خاص مدیریتی نیز داشت و به همین خاطر بعد از مدتی به عنوان فرمانده سپاه دهگلان منصوب شد.
نعمت امنیت در منطقه، جذب نیروی متعهد و استقرار پایگاههای بسیج همه حاصل فرماندهی مدبرانه و تلاش صادقانه حاج هوشنگ بود. همه عاشقش شده بودند و میخواستند همسنگر شهید ورمقانی باشند. بعد از مدتی فرمانده وقت تیپ 39 بیتالمقدس شهید ورمقانی را با خود به تیپ برد و به عنوان جانشین ستاد تیپ منصوب کرد؛ از اینجاست که فصل جدیدی در زندگی آن شهید باز میشود.
در آن روزها شعلههای جنگ شراره داشت و مجاهدان فی سبیلالله آرام و قرار نداشتند. جبهه جنوب نیز با شهید ورمقانی آشنا شد؛ ایشان علاوه بر هدایت ستاد فرماندهی، محور جزیره مجنون را نیز بر عهده گرفت. آری صدای شهید ورمقانی در نیزارهای جزیره در پاسگاههای شهید سنجری و ملکی به گوش میرسید؛
«خسته نباشی برادر» شهید ورمقانی را همه بسیجیان میشناختند. شهید ورمقانی در جزیره خستگی را خسته کرد.
شهید ورمقانی پس از پایان جنگ تحمیلی به دنبال کسب علم و دانش رفت و دوره دافوس را در دانشگاه امام حسین (ع) با رتبه ممتاز به پایان رساند و ثابت کرد که مردان خدا در هر جبهه و سنگری موفق هستند. حاج هوشنگ پس از اتمام دوره دافوس به عنوان فرمانده عملیات تیپ منصوب شد.
حاج هوشنگ در سال 1371 عاشقانه و عارفانه به زیارت خانه خدا شتافت. در این سفر روحانی میان ایشان و خالق چه گذشته بود فقط خدا میداند؛ اما پس از مراجعت از حج آنگونه بود که شایسته اش بود.
خاک سقز شاهد قدمهای استوارش بود و هوای پیرانشهر شاهد شب زندهداری هایش. همه شاهد بودند که او چگونه درخشید و بعد از مدتی به عنوان فرمانده یگان ویژه عملیاتی کردستان منصوب شد. حاج هوشنگ در این سِمَت نفس گروهکهای ضد انقلاب را بریده بود، از این رو این گروهکهای از خدا بی خبر بارها نقشه ترور وی را طراحی کردند اما از آنجا که ورمقانی از تدبیر، شجاعت و زیرکی خاصی برخوردار بود نقشه این گروهک بارها ناکام ماند.
شهید حاج هوشنگ ورمقانی این سردار خوش نام سپاه کردستان به پاس تلاشهای شبانهروزی در برقراری امنیت در کردستان به عنوان پاسدار شایسته سال 73 و پاسدار نمونه سال 74 سپاه پاسداران انتخاب شد.
حاج هوشنگ همواره برای شهادت آماده بود؛ هنگامی که پدر گرامیشان به زیارت خانه خدا میرفت نامهای به پدر داد و از ایشان خواست که در مدینه در کنار قبر پیامبر (ص) نام را باز نماید و حاجتش را از خاتمالانبیاء بخواهد. در آن نامه چه چیزی بود، به حق که میان عاشق و معشوق راز و رمزی است؛ «پدر عزیزم دعا کنید که خداوند سال 75 را سال شهادت من قرار دهد اگر دعا نکنید مدیون هستید».
چمران کردستان در غروب اولین روز از تیر ماه سال 1375 در روستای قهرآباد از توابع شهرستان سقز پس از یک نبرد قهرمانانه با شقیترین انسانهای روی زمین با چهرهای گشاده شهادت را در آغوش گرفت و به دیدار معبود شتافت. از مراسم تشییع پیکر پاک و مطهر شهید ورمقانی میتوان به عنوان یکی از باشکوهترین مراسمات در سطح منطقه نام برد و این نشان میدهد که حاج هوشنگ از جایگاه مردمی بسیار بالایی برخوردار بود.
روحش شاد و یادش گرامی باد.